کی K

کی می رسد روز وصال بی قراران ( اشعار کافشین (کریم شاهزاده رحیمی))

کی K

کی می رسد روز وصال بی قراران ( اشعار کافشین (کریم شاهزاده رحیمی))

وقتی که هر گلدان که می بینم گلش نیست

وقتی که دنیا این قدر افسرده باشد

شیداترین یارم کنارم مرده باشد

 

وقتی که هر گلدان که می بینم گلش نیست

یا داخلش یک غنچه پژمرده باشد

 

وقتی که از هر باد می پرسم بگوید

باید یکی دیگر دلت را برده باشد

 

وقتی روانکاو و پزشک و شیخ و عامی

هذیان بگوید کاملا افسرده باشد

 

کافیست شهری این طرفها بوده باشی

تا کافشین شعر از بهار آورده باشد

 

تا باز تسکین یابد این زخم تبرها

بر سینه ام مهر ولایت خورده باشد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد