کی K

کی می رسد روز وصال بی قراران ( اشعار کافشین (کریم شاهزاده رحیمی))

کی K

کی می رسد روز وصال بی قراران ( اشعار کافشین (کریم شاهزاده رحیمی))

درباره رموز دلم حرف می زنی

 

درباره رموز دلم  حرف میزنی

حرف از حقایقی کهن و ژرف میزنی

 

بر فصل سبز و ساده و گرم کتاب عمر

توجیه میکنی که چسان برف میزنی

 

تو مهربان ترین معلم عمر منی فقط

صرفا در این کلاس دم از صرف میزنی

 

ظرف زمان حادثه ها کوچه دل است

در این مکان به سنگ غم این ظرف میزنی

 

با کاف و شین شقایق احساس آشناست

وقتی که دم در این چمن از طرف میزنی

یک مقاله - یک مسابقه

               برای مشاهده روی عنوان مطلب کلیک کنید:

آخرین مقاله من تحت عنوان : «شرمنده ام که داد و قال می کنید»

 


مسابقه: (مواضع غیر عادی ما (؟؟))

 



سلام
آنچه در پی می آید اگر چه ظاهرا شرح یک سری مواضع کلی است اما در واقع شامل مسائل ریزی است که در یک طرح کلی برای مبارزه مطرح شده مواضع آشنایی که بعضا در غربت عجبی به سر می برند



میدان مبارزه ما به وسعت همه جاهایی است که در آنها فساد و ظلم میشود اما چون مفسیدین و ظالمین عالم دستهای در هم تنیده ای دارند مبارزه پیچیده است

 

اولویت را در مبارزه به چه چیزی می دهید؟



 

به گزینه های زیر بین 10 تا 20 نمره بدهید


 

  1. هر کس باید بیشتر از همه با نفسانیات خودش و با منیت خودش مبارزه کند ( محراب و جبهه ی نماز و خودسازی ...) (تزکیه مقدم بر تعلیم است و به فرمایش امام خمینی هر بلایی که بر سر بشر می آید از علم بدون تهذیب است باید خود را از پلیدی های فکری و روحی و اخلاقی و ظاهری پاک کرد)

 

  1.  مبارزه با شیاطین علی الخصوص شیطان بزرگ (آمریکا و صهیونیزم بین الملل) که دست همه ظالمین و خونخواران و مفسیدن اقتصادی بزرگ دنیا در دست آمریکاست

 

  1. بیشترین مبارزه باید با اختاپوس فساد اداری باشد مافیای قدرت و ثروت داخلی (چپ و راست و محافظه کار)- دست داخلی شیطان بزرگ است که اگر قطع شود قدم بزرگی برداشته می شود و ضد انقلاب این طوری ضربه بزرگی می خورد (و در این قسمت همان طور که رجایی مظلوم دوران فرمود باید بر روی مافیای بانکها و نفت متمرکز شد)

 

  1. بیشترین تلاش باید برای شکستن فرهنگهای غلط خودی و غیر خودی که در جامعه رسوخ کرده بشود

(تا فرهنگ اصیل اسلامی ارائه و جلوی چشم مردم گذاشته نشود مبارزه با شیطان بزرگ در یک جامعه تربیت نشده بدنماز و مصرف زده خیلی دشوار و تقریبا غیر ممکن است وقتی ما ازدواج درست نداریم وقتی پیام های بازرگانی دار و ندار یک ملت را به بازی میگیرد وقتی خوشبختی و شادی را فقط باید با فلان کالا تجربه و احساس کرد مبارزه با آمریکا یک شوخی بیشتر نیست)

 

  1. میدان نو آوری و شکوفایی (البته بخش فن آوری و اقتصادی و صنعتی و هسته ای اش ) چون اگر در اینها عقب بمانیم مبارزه شکست خواهد خورد

 

  1. بیشترین مبارزه ما باید با دوم خردادی ها (به اصطلاح اصلاح طلبها!!!؟؟و کلا با حاملان تابوت گندیده افسادات ) باشد چون اینها بیشترین موضع گیری را علیه مبارزه داشته اند روزی نامه های سایتها و وبلاگها و تشکلها و مقامات و ... اینها همیشه جلوی همه قسمتهای مبارزه ایستاده اند

 

  1. بیشتر از همه باید با اقتصاد سرمایه دار سالار مبارزه کرد و اقتصاد را به جای این که یکجا به شکم تمساح ها و کوسه های سیری ناپذیر اقتصادی بریزیم باید اقتصاد مملکت را از طریق بورس ولو به قیمت افت توسعه اقتصادی با محدودیت شدید واگذاری سهام البته با یک تبلیغات بسیار وسیع و کارآمد به همه مردم داد (اصل 44 فقط باید مطابق با خواسته های رهبری اجرا شود)

 

  1. باید با وهابیت و سلفی گری و بهائیت و تفرقه افکنی و فتنه افکنی ها هم به شدت برخورد شود چون اینها نتیجه زحمات و هزینه فراوان و طولانی دشمن برای از کار انداختن نهضت اسلامی است (پیروان فرقه های ضاله آگاهانه یا ناآگاهانه جاسوس مخرب و عامل نفوذی دشمن و مختل کننده امنیت جامعه اسلامی اند)

 

  1. باید بیشتر از همه با بی ادبی و بی حیایی و ارازل و اوباش که سمبل بی حیایی و بی ادبی هستند و اتو کشیده های بی ادب که بی ادبی را تئوریزه می کنند و روابط اجتماعی و خانواده ها را از هم می پاشانند مبارزه کرد

 


خداحافظ قرن ۱۵

 

سلام

این روزها وبلاگ تحلیلی قرن 15 وارد هفتمین ماه و احتمالا آخرین ماه فعالیت مستمرخود شده

شاید اوایل در افکار شبه کودکانه خود فکر می کردم داشتن یک رسانه کوچک مقدمه فریاد شدن همه دردها و دیده ها و یافته ها و چشیده ها و شنیده ها خواهد شد اما امروز بعد از هفت ماه خود را همان قدر محتاج فریاد شدن می بینم که در ابتدا

در این مدت خود سانسوری را آموختم

آموختم به جا یا نابجا سکوت کنم

آموختم که فراموش کنم

منی که خود را همزاد قرن 15 می دیدم امروز رفیق نیمه راه شده ام تا دوباره اساتید مذهبی ما توسعه پیدا کنند و عوامانه عبارت قرن بیست و یکم را سکسکه کنند

گویا به گور خواهم برد آنچه را که به خود نیز نمی گویم

وقتی کتابها و فیلمهای مذهبی را می بینم دیگر ناخشنودی تمام وجودم را نمی  گیرد

 

بگذارید بعضی از نخبگانِ! اصولگرائی با اصلاح طلبان!!؟ مبارزه کنند و بپذیرند که محافظه کارند!.

 

بگذارید در فیلمهای دفاع مقدس هنرمندانِ؟ مشهورِ! چهل و چند سالهِ ! چریک ! با عراق ؟! جنگ کنند.

 

بگذارید شرکت های بزرگ دولتی به سرمایه داران بزرگ زالو صفت فروخته شود و با سهام عدالت کسی مزاحم آن نشود و اقتصاد به جای این که خصوصی مردمی بشود خصوصی شخصی شود و پیدا کنید امنیت کاری کارگران ساده را و مطلوب است محاسبه مقدار کارگرانی که بیکار میبشوند

 

بگذارید عده ای بپذیرند که روحانی! یا آخوند! یا ملا! هستند و عده ای دیگر با ما به ازای خارجی ؟!این کلمه ها به عنوان یک قشر و یا یک موجود غریبه مبارزه کنند و خمسی که قرار بود زندگی طلبه های 90ساله با آن تأمین بشود در کیسه نخبگان اقتصادی بماند

 

بگذارید برای همه محله های همه روستاهای کشور دانشگاه آزاد و پیام نور درست کنند و در آنجا دخترها و پسرها برای روابط سالم اجتماعی در آینده که بزرگ میشوند پخته تر بشوند و ازدواج کنند و همه به جرم پختگی از یگدیگر طلاق بگیرند

 

بگذارید همه کار فرهنگی بکنند و از کمی بودجه آن بنالند پشت میز بنشینند و فرهنگ سازی بکنند

 

بییایئد به پنجره ها پرده بکشید تا چراغی که به خانه رواست نورش بیرون نرود و کورسویی بازنگردد

 

بگذارید سرزمین آریایی و هخامنشی داشته باشیم و هر ترک و عربی هم که بخواهد بتواند شهروند درجه 2 آن باشد

 

اگر برادران اهل سنت در وضعیت بد اقتصادی قرار بگیرند و محتاج وهابی ها و سلفی ها بشوند اشکالی ندارد اما از در و دیوار و پهلوی شکسته حرف نزنید تا وحدت مسلمین به هم نخورد

 

اجازه بدهید شیعیان بپذیرند که علی نماد غضب است و عکسی ابرو گره کرده را به جای علی در دلشان قاب کنند

بگذارید بپذیرند که اسلام خشونت های آنچنانی دارد و جاسوسان شبه مسیحی را که با الله اکبر سرمی برند و فیلم میگیرند را مسلمان بدانند

فراموش کنید که علی گفته بود: اگر مردی در غم این که خلخالی از پای دختری یهودی ببرند بمیرد سزاوار ملامت نیست

اجازه بدهید آقایان فرهنگ ساز ما بخوابند تا هر روز فتنه جدیدی ساخته شود و هر وقت بخواهند کار فرهنگی کنند وبلاگها و سایتهای ولایتمدار را فیــــلـــتر کنند

 

اینها تقصیر همه ماست تقصیر کسانی که می دانند و نمی گویند و کسانی که نمی دانند و نمی پذیرند

 


اسراف شاخ و دم ندارد

 

 

و إن المبذرین کانوا اخوان الشیاطین

 

 

 

ترشی انداختن زور بازو بطوری که فقط بخش ناچیزی از قدرت بدنی استفاده شود در حالی که جامعه به گندم و شیر و گوشت و میوه نیازمند باشد این نوع اسراف در جوامع بشری به حد انفجار رسیده به طوری که هر کسی دلش میخواهد بدون زحمت پول در بیاورد

 

البته بنده به مصادیق این بحث نمی پردازم چون ممکن است یک نفر واقعا با کار فکری واجبی که انجام می دهد در شبانه روز 3 ساعت برای استراحت وقت نداشته باشد

 

 

 

ترشی انداختن مغز و آکبند نگه داشتن بخش حکمت ساز و علم آموز آن

 

اگر کسی هنوز استعداد دارد که مرجع تقلید بشود باید بشود

 

اگر کسی هنوز استعداد «یعنی فرصت و حافظه » دارد که تمام یا بخشی از قرآن را حفظ کند باید بکند

 

اگر کسی استعداد دارد که هر علم مفید و ضروری دیگری را بیاموزد باید بیاموزد

 

 

 

 ترشی انداختن علم اگر کسی معلوماتی یقین برانگیز داشته باشد و آنها را به دیگران ارائه نکند بوی علم ترشیده اش در آن دنیا داد جهنمیان را در خواهد آورد (این بوی بدن عالمانی است که علم خود را حبس کردند)

 

 

 

 

 

اتلاف زمان (نگاه کردن به فیلم ها و سریال ها مجله ها و تیزر های بی محتوا ) که از بزرگترین اسراف هاست مثل اتلاف جوانی و نوجوانی

 

و...

 

 

 

 

 

 پس بهتر است حواسمان جمع باشد که بیشتر از اینها اسراف نشود