باران سروده های تو را خیس میکند

 

 

باران سروده های تو را خیس میکند

برف از بلور شعر تو تندیس میکند

 

شیطان نشسته در سر راه نوشته ها

این نغمه را ترانه ابلیس میکند

 

پروردگار مهر و محبت هنوز هم

شعر تو را رها ز لک و پیس میکند

 

غیبت نمیکنم شب تار فرشته ها

بر سر همیشه چسب و کلاگیس می کند

 

چشم انتظار لحظه موعود میتوان

دید آنچه را که آن گل نارسیس میکند

 

تا کاف شین گذر کند از این فصول سرد

جنگی دوباره با زر و تلبیس میکند