برای امام زین العابدین

 

 

ای تکسوار لحظه های عاشقانه

ای زینت آئینه های بی بهانه

 

در جان پاکت کربلایی زهر خورده

تشنه ترین جانباز طوف هفتگانه

 

بیت الحرام حرمتت در عرش برپاست

ای آبروی مسجد و محراب و خانه

 

تنها تورا بیمارها بیمار خواندند

فریاد از ظلم نهانی زمانه

 

حک کرده بر کتفت جوال نان و خرما

بیمار را ره نیست بر رزم شبانه

 

ما را به اسرار صحیفه ره ندادی

ورنه زشعرم چوب در می زد جوانه

 

خاک مزارتان همیشه آفتاب است

چار آفتاب بیکران و بی کرانه

 

مدح شما ها در سکوت شاعران است

وقتی به پایان می رسد شعر و ترانه