کی K

کی می رسد روز وصال بی قراران ( اشعار کافشین (کریم شاهزاده رحیمی))

کی K

کی می رسد روز وصال بی قراران ( اشعار کافشین (کریم شاهزاده رحیمی))

شعری برای جنبش سبز علوی

برخیر تا رنگ خدا از خان بگیریم
وقت است ناموس از کف دونان بگیریم  

ما مردم آزاده و آزادمردیم
پس ادعا از دشمن قرآن بگیریم  

سبز و ریاکار ریاست خواه تا کی
پس از دغل بازان دون کوران بگیریم  

سبزیم و سرباز ستم سوز ولائیم
سر بر سر دار از ولی فرمان بگیریم  

بر حق ولی سید علی سرمایه ماست
سبزی که پنهان بود تا ما جان بگیریم  

در جنبش سبز علی عالم شو ای دوست
تا راه بر صد فتنه و طوفان بگیریم 

شمارش می کنم فریاد ها را

 اخیرا بیشتر با

 dad.dxd.ir     

خدمتتون هستیم 


شمارش می کنم فریاد ها را

فرا می خوانم امشب بادها را

 

برای رعد هم برنامه دارم

که رسواتر کند بیداد ها را

 

برای آب و آتش خون و شمشیر

فراخوان می دهم فرهاد ها را

 

که شیرینی در این عالم نمانده

بریدند از ستم شمشاد ها را

 

غروب شهر غزه غرق خون شد

سحر کو تا کشم جلاد ها را

 

خجالت چیزی خوبی هست اما

فدا شد نسل ما افسادها را

 

ارارتور آریائی پارت سامی

جدا کردند اینجا یادها را

 

برای کافشین دنیای تلخی است

تمسخر می کنند آزادها را

تو عمق خاطرات آبی ای اشک

تو عمق خاطرات آبی ای اشک

تو اوج لحظه های نابی ای اشک

 

تو را بیگانه غم می داند اما

تو اوج شادی مهتابی ای اشک

 

اگر چه درد و بدبختی زیاد است

ولی در چهره ها نایابی ای اشک

 

تو را شب زنده داران می شناسند

ولی دور از همیشه خوابی ای اشک

 

تو با این کوچکی یک چشمه، موجی

نه مثل برکه و مردابی ای اشک

 

تو از هر لحظه ای روشن تری پس

برای آسمان هم قابی ای اشک

 

 

بل هم احیا (اللهم الرزقنا الشهادة والسعادة فی سبیلک)

  

شب احیا

شب قدر

و شب زنده شدن 

شب سرگردانی 

شب پیدا شدن و حیرانی 

 

شب دریا 

و شب صاحب عصر 

شب پاینده شدن 

شب گل درمانی 

شب شیدا شدن و مهمانی